نور در معماری
ازدید همگان نور"جزء اساسی و ضروری در ساختمان است . که کار آن روشن کردن فضا به منظور قابل رویت ساختن آن است .در هنر ساختمان سازی یا به عبارتی معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار" نظم فضایی "مصالح" رنگ و .... مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفاکند . ولی واقعیت این است که در بسیاری از موارد در ساختمان سازی و معماری های داخلی به نور بیشتر به عنوان یک عامل روشن کننده که باعث کاهش مصرف نور مصنوعی و در نتیجه کاهش مصرف برق ! می شود " می نگرند و فقط به مواردی از قبیل این که نور جنوبی و شمالی بر نور شرقی و غربی ارجحیت دارد و در مواقع ناچاری نور شرقی از نور غربی بهتر است "توجه می شود و معماران به صورت کلیشه ای و از روی عادت آن را رعایت می کنند و اگر در ساختمان سازی نیازی به نور پردازی و ایجاد مفاهیم و تاکید هایی توسط نور باشد منحصرا به استفاده از نور مصنوعی می پردازند و با انواع درجات و رنگ های نور مفهوم و طرح خود را اجرا می کنند .
در صورتی که با نگاهی به تاریخ معماری گذشته ( تقریبا هر نوع معماری تاریخی ) نور به عنوان یک عنصر مجزا به کار گرفته شده و به نتایج بسیار زیبایی هم رسیده اند .
یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی " توالی و دگرگونی آن در در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود ." در تاریخ نقاشی توجه به نور در دوره امپرسیونیست ها دیده می شود . هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند . از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیای مختلف در یکدیگر و تاثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خالص و ناب می باشد . قاعدتا لازم نیست که چنین تحولی در سبک معماری داخلی ما نیز به وجود آید " با توجه به اینکه ما ساختمان هایی داریم که عنصر نور را به قدری قوی و جذاب در خود به کار گرفته اند که هر بیننده ای را به خود جذب می کند . این مقاله به بررسی نقش نور در معماری و معماری داخلی به عنوان یک جزء سازنده و مفهوم بخش می پردازد و در خاتمه امید بر این دارد که در آینده در ساختمان ها همانند نیاکانمان شاهد به کارگیری نور طبیعی به صورت یک عنصر کاملا اثر بخش باشیم .
نور وطبیعت:
نور طبیعی که حامل انرژی حیات بخش درونی است به عنوان یکی از منابع وجود حیات بر روی زمین محسوب می گردد. علاوه بر آن نور می تواند با رنگ ها و جلوه های متفاوت خود باعث تغییر چهره یک مکان شود زیرا نور در هر یک از فصول سال " در آب و هواهای متفاوت و یا در هر زمانی از طول روز دارای چهره ای مخصوص به خود می باشد .
ضمناهرمکانی دارای نور خاصی است که تنها به آنجا تعلق دارد برای مثال در صحرای یک منطقه استوایی تابش به قدری شدیدوسایه ها آنقدرکوتاه است که اشیا به چشم بیننده مرتعش ودرحال ذوب شدن به نظرمی آیند.
به همین ترتیب نور موجود در مناطق کوهستانی " جنگلی و یا سواحلی نیز دارای ویژگی های مکانی مخصوص به خود و متمایز از سایر مناطق است . زمانی که نور را به داخل فضای ساخته شده هدایت می کنیم در اصل نوعی ارتباط بین ساختمان و محیط خارج از آن ایجاد کرده ایم . بدین وسیله می توان جلوه های متفاوتی از فضای داخلی را که هر یک دارای ماهیت خاص خود از لحاظ ادراک فضایی می باشند " ایجاد کرد .
نور و بشر :
از دوران ما قبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شی ء زنده را در ذهن بیدار می کردند توسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند " آنها را عبادت کرده و می پرستیدند.
این توجه بیش از اندازه به عنصر نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشاهده می شود . برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می برند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمز آلود جهت دست یابی به حیطه هایی ماورای دنیای زمینی تلقی می کردند.
حتی امروزه در بسیاری از مدارس شرقی که به تدریس یوگا اشتغال دارند برای ایجاد تمرکز ذهنی از اجسام نورانی مانند لامپ " خورشید "ماه " بلور و نور آتش استفاده می کنند .
در اغلب ادیان " نور نماد عقل الهی و منشا تمامی پاکی ها و نیکی هاست و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد . در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی " یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل " در معماری اغلب بناهای مذهبی " نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است . فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند . انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیا و احجام " در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود .
نور و فضاهای شهری:
نور در ساعات متفاوت روز جلوههای گوناگونی به فضاهای شهری میدهد. در گذشته عنصر نور برای ایجاد تنوع در فضاهای شهری کاربرد فراوان داشت. برای مثال از آنجا که رنگ سفید، نور آسمان را در خود منعکس کرده و هالهای از رنگ آن را در برمیگیرد، برخی از بناهای بزرگ شهری و یا بافت کلی یک روستا را سفید رنگ میساختند تا بدین ترتیب با توجه به رنگ آسمان که از طلوع آفتاب تا غروب، رنگهای متنوعی از جمله زرد ملایم، آبی روشن، نارنجی و ... را به خود میگیرد بافت شهر یا روستا نیز دستخوش تغییر و تحول شده و جلوههای ملایم رنگی متنوعی را در برگیرد.
روش دیگر این بود که با سرپوشیده کردن بخشهایی از کوچه و مسیرهای شهری نوعی بازی پیوسته نور و سایه در آنها بوجود میآوردند و بدین وسیله برای رهگذران به گونهای تنوع در مسیر ایجاد کرده و حس طولانی و کسلکننده بودن راه را در فرد از بین میبردند.
در برخی از بخشهای شهر نیز با ساختن رواق و ایجاد یک هارمونی تاریک و روشن توسط سایه و نور در فضای تحت پوشش آن نوعی تنوع در فضا پدید میآوردند. در بازارهای ایران نورگیرهای سقفی، مسیر حرکت را در فضای تنگو تاریک راسته بازار مشخص میکنند ضمن آنکه دالانهای مستقیم که از یک سمت به راسته بازار متصل بوده و ازسمت دیگر به فضای باز خارجی منتهی میشوند در تاریکی مسیر بازار توسط شعاعهای تابیده شده نور به درون دالان افراد را به سمت مسیر خروج از راسته بازار هدایت میکنند.
به مثالی در این زمینه توجه فرمایید:
مسجد شیخ لطف الله در قسمت شرقی میدان نقشجهان اصفهان (میدان امام) و روبهروی بنای معظم عالی قاپو واقع شده است. در سال 1011 هجری قمری به امر شاه عباس اول به جای مسجد خرابهای که وجود داشته، بنا شده است.
بیشک شهر تاریخی اصفهان به دلایل متعددی از جمله پایتخت شدن آن در دو دوره متفاوت و مهم سلجوقی و صفوی یکی از قطبهای معماری ایران است.
مسجد کانون تجلی هویت معنوی مسلمانان و یکی از مهمترین عناصر شهری و معماری و از مراکز مهم برای تبلور ذوق و سلیقه معماران مسلمان بوده است. میدان نقش جهان با همه تکرارها، طاقها و رنگها به ناگاه در ضلع شرقی، فرورفتگی در خود ایجاد میکند و رهگذر زمانی که از این مکان عبور میکند بیاختیار سری چرخانده و تأملی در این قسمت میدان خواهد کرد و مبهوت رنگ کاشیها و ارتفاع، طاقها و قوسها و فرورفتگی خواهد شد.
چون میدان در امتداد محور مقدس نبوده، معمار مجبور بوده کل بنای مسجد را چرخانده و محور آن را به سمت قبله قرار دهد. همین امر باعث شد امتداد مسجد با میدان یکی نباشد و برای رسیدن به صحن مسجد، آن را بوسیله یک دالان تاریک دور زد. در هنگام ورود به این دالان به خاطر تاریکی محیط، فرد سکوت و سکون احساس کرده، به وسیلهی نورهایی که از فخرالمدینها به داخل دالان میتابد به صحن مسجد هدایت میشود تا از روبروی قبله وارد این بنا گردد.
در همان نگاه اول هنگام ورود، فرد مبهوت کاشیکاری هفترنگ و معرق و بازی نورها میشود، نورهایی که بسیار ماهرانه در بنا تعبیه گردیدهاند، فخرالمدینها (روزنههای نور) که در زیر گنبد و بالای دیوارها قرار دارد احساس سبکی گنبد و معلق بودن آن میان زمین و آسمان را به انسان تلقین میکنند. این همان شفافسازی و از جرم به فضا و از ماده به روح رسیدن است.
اساساً معماری این نوع مساجد معماری نور، معماری شفافیت و معماری روحانی است و کمتر کسی است که از این مسجد دیدن کرده، ولی تحت تاثیر فضای داخل آن قرار نگرفته باشد. سه منبع نور در این گنبدخانه دیده میشود: یکی، نوری که از دهانهی بزرگ شمالشرقی بر دیوارههای جنوبغربی شبستان که محراب در آن قرار گرفته میتابد و سطح کاشیکاری آن را به طور زیبایی روشن میکند، دوم نوری است که از شبکه چوبی تعبیه شده در دیوار شرقی گنبدخانه وارد شده، که تقریبا وسط صحن گنبدخانه را روشن مینماید و سوم همان شبکههای زیر گنبد که محل اتصال دیوارها به گنبد هستند و فضای زیر گنبد را به همراه دیوارههای گنبدخانه روشن میکنند و نیز تصویر زیبای دم طاووسی را به زیبایی زیر گنبد پدید میآورند.
نور مصنوعی:
نور خورشید منبع انرژی زمین است. انرژی که میتواند توسط گیاهان جذب شود و موجب واکنشهای فتوسنتز آنها شود، یا بوسیله اقیانوسها جذب شود و سبب شود که آب بخار شده و باعث باران شود و نیز توسط صفحات خورشیدی و فتوسلها جذب شده و تولید برق کند.
زمانیکه نور وارد چشم میشود و بر روی پرده شبکیه میافتد، یک سری فرآیندهای عصبی و فتوشیمیایی رخ میدهند که در نتیجه آنها پدیده "دیدن" رخ میدهد. امواج رادیو، تلویزیون، میکروویو، نور ماورای بنفش، اشعه مجهول، همگی همانند نور جزء امواج الکترومغناطیس هستند اما با طول موجهای متفاوت و همانطور که گذشت، چشم انسان توانایی دریافت همگی این امواج را نداشته اما وسایل و تجهیزاتی هستند که قادر به ایجاد، دریافت و شناسایی آنها هستند.
توماس ادیسون در سال 1879 موفق به اختراع لامپ الکتریکی شد (لامپ التهابی) . او همچنان گرامافون، تصویر متحرک، ماشین تکثیر، میکروفون و بسیاری چیزهای دیگر را اختراع کرد. لامپ ادیسون از یک فلامنت (رشته) کربن در خلا استفاده میکرد. امروزه ما از سیمهای تنگستن که در یک حباب پر شده با گاز بیاثر آرگون قرار دارد استفاده میکنیم.
لامپ ادیسون کمتر از 1% انرژی برق را به نور تبدیل میکرد. امروزه لامپهای خانگی 6 تا 7% انرژی برق را به نور تبدیل میکنند و بقیه را تلف میکنند. لامپهای فلورسنت تا 50 برابر موثرتر از لامپ ادیسون عمل میکنند.
طراحی نور مصنوعی در معماری:
امروزه از دو نوع سیمای نورپردازی در معماری استفاده میشود که از هر دو به خوبی استقبال شده و همچنین از ترکیب هر دو نیز استفاده میشود. روش یا سیمای کیفیت یا زیبایی و روش یا سیمای کمیت یا مهندسی.
روش کیفیت مجبور است مطمئن سازد که محیط و فضای اطراف باصفا و خوشایند است که برای اینکار از نور و سایه، روشنایی و تاریکی و از نقش و صورت استفاده میکند.
روش کمیت مطمئن میسازد که نور مناسبی جهت انجام کار در اختیار است. انجمن مهندسی روشنایی [1][1](IES) شمال آمریکا رهنمودی را منتشر ساخت که سطح (level) نور را برای کارها و فعالیتهای مختلف براساس طبیعت آن کار، اندازه، جزئیات مورد نیاز، سن میانگین افراد قرار گرفته در آن محیط و غیره، مشخص میسازد. یک دفتر اداری معمولی نیاز به 30 تا 100 foot-candle [2][2]روشنایی دارد. سطح نور میتواند توسط واحد متریک lux نیز بیان شود. هر یک foot candle تقریباً برابر 10 lux است.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب